لباسی که تو دوست داری،

لباسی که تو دوست داری،
تن می‌کنم.
لباسی که تو دوست داری،
اتو می‌زنم.
از داغ دلم،
اتو بخار می‌کند.

سینه‌ام را صاف می‌کنم،
آه می‌کشم،
آه می‌کشیم...

کسی نیست
که مرا از برق بکشد؟
این جریان،
داغ دلم را

تازه می‌کند.
.
احمد بیگی
از دفتر بی‌عنوان برای همه ‌به‌جز تو

احمد بیگی