دلدارم

دلدارم
روح خود را پوشش روحت
دلم را خانه زیبایی ات
و سینه ام را گور اندوه هایت خواهم ساخت
و تو را
چون کشتزاران که بهار را دوست دارند
دوست دارم

« شاعر : جبران خلیل جبران »

اگر کسی را دوست داری

اگر کسی را دوست داری
بگذار برود
چرا که اگر خود بازگردد
همیشه از آنِ تو بوده است
اگر هم بازنگردد
هرگز از آنِ تو نبوده است

جبران خلیل جبران
مترجم : فائزه پورپیغمبر

من به خاطر شادمانی تو بسیار شادمانم

من به خاطر شادمانی تو
بسیار شادمانم
برای تو
شادمانی شکلی از آزادی است

زندگی نمی تواند
با تو
جز با مهر و شیرینی
جور دیگری رفتار کند
تو با زندگی
جز با مهر و شیرینی
رفتار نکرده ای

وحشتناک دوستت دارم

وحشتناک دوستت دارم
اگر هر بار که به تو فکر می‌کنم
گلی شکفته می‌شد
تمام بیابان‌ها آکنده می‌شدند از گل
می‌توانم نفس کشیدن را از یاد ببرم
اما اندیشیدن به تو را هرگز
عشق‌های بزرگ را نه می‌توان دید
و نه می‌توان لمس کرد
که تنها با قلب حس می‌شوند
عشق چیزی برای بخشیدن ندارد الا خودش
عشق چیزی نمی‌پذیرد الا از خودش
عشق نه فرمانده است و نه فرمان‌بر 
عشق برای عشق کافی‌ست

هر آن‌جا که عشق رفت برو
 
جبران خلیل جبران  
ترجمه : اعظم کمالی