تو را از شاخه می‌چینم

تو را از شاخه می‌چینم

که برایم گنجشک باشی،

این ‌روزهای سکوت و وحشت را

پُر از آوازِ رفتن کنی.



تو را از شاخه می‌چینم

که برایم خورشید باشی،

این نگاه‌های سرد و خالی را

پُر از گرمای دوست داشتن کنی.



تو را از شاخه می‌چینم

در دلم می‌کارم:

گنجشکی که همیشه می‌خواند.

خورشیدی که همیشه می‌تابد.



"رضا کاظمی"

دلم عجیب گرفته است

دلم عجیب گرفته است
آن‌قدر که خنده‌هایت هم
شادم نمی‌کنند دیگر.
کاش هیچ عکسی
به یادگار نمی‌گرفتیم!


رضا_کاظمی

آهسته می‌بوسم‌َت

آهسته می‌بوسم‌َت

طوری‌که لب‌هات

فکر کنند خوابِ بوسه دیده‌اند!

رضا کاظمی