توی قلبم یه گودالِ پُر از غم . مثه چاهِ مذاب بی تکاپو
تو اینجوری منو افسرده کردی . بدون حرف و ساکت ، بی هیاهو
سبک مغزم اگه اینو ندونم . تو قلبت با منه ، ذهنت پرنده
نمیتونی فقط با من بمونی . واسه تو عاشقی خیلی چرنده
نه می تونم رها شم از نگاهت . نه میتونم دلُ آسون ببازم
شاید روزی با چوب سادگی هام . نشستم قایق رفتن بسازم
شدم آواره از بس که دلم ریخت . پریشونه موهام مثل خیالم
تو داغون کردی کل زندگیمو . چه جوری من از عشق تو ننالم
بزن تیر خلاصُ توی سینه . پاهام فرمون نمیدن نامسلمون
یه جوری عاشقم کردی که حالا . به زنجیره دلُ دستُ گریبون
تو ممنوعی برام دلدار بی رحم . نمیخوام دیگه این سیبُ بچینم
کنارت میزنم مثل یه پرده . که نورُ بعد تو شاید ببینم
سودا شهریاری
شادی کوچک ما رنگ عجیبی دارد
زرد و طوسی و کمی نیلی و سبز
عاشقی جان نحیفی دارد
مرده خون در پس اندام نبرد
ماه بی وقفه مرا منتظر است
ابر بی تاب صدا می زندم
چه کنم؟
بال ندارم اکنون
سودا شهریاری