ماه مبارک رمضان

رمضان ماه خــــــــدا می آید
ماه تسبیح ودعُـــــا می آید

ماه ذِکــــرصَلوات وقُـــــران
مــاه ایــــمان وصفا می آید

نوعروسیست همین ماه کریم
کـــه درایـــن پرده سرا می آید


خوش نسیمی است نسیم سحرش
که چنان بــــــــاد صبا می آید

روح پــــــــــرواز کند گاه اذان
گوئی از عرش نــــــــدا می آید

خیز و بشتاب که از جانب حق
رحمت و لطف و صـفا می آید

وقت افطار فـضا روحبخش است
بوی عطری ز هـــــوا می آید

این بود رحمت حی سبحان
سوی انسان ز سما می آید

فاسقـان غمزده و حـــیرانند
گـــــــــوئیا ماه عـزا می آید

متقین عرفا خوش باشید
ماه محبوب شما می آید

نیست محبوب همه ماه خدا ؟!
چونکه شیطان به نوا می آید

ماه مهمانی حــــــــــق میباشد
فیض حق بر سر مــــا می آید

کوش تا وارهی از جـــرم و گناه
بهره زان بَــــــــــر که بجا می آید


عباس کارگر

دیشب به شهر جز من دیوانه کس نبود

دیشب به شهر جز من دیوانه کس نبود
ماندم اسیر عشق تو و دادرس نبود

رفتم برای خواب ولیکن به چشم تر
خوابم نبرد هیچ, و راه نفس نبود

گفتم که نقش روی ترا آورم بیاد
خشکیده بود ذهنم وجای هوس نبود

دانم یقین که بود دلم در خیال تو
غیر از بفکرهمچو توئی پیش کس نبود

اندر خیال روی تو ای یار پر فروغ
گوئی که مرغ دل پرید و دگر در قفس نبود

ناگه بخواب رفتم و دیدم جمال تو
بیدار گشتم و ببرم هیچکس نبود


عباس کارگر