ای قرینه
بر هیچ ، مپیچ...
پیچ در پیچِ زلفِ یار
برده ات بیرون زِ هیچ
خارج از آن
روزگارت
می شود هر دم سه پیچ...
علی رضا عزتی
آسمان ابری را دوست می دارم .
باریدن را دوست می دارم .
و نعمت ها را...
ولی
تگرگ که می بارد
به یادِ تیربارانِ گروهیِ پرندگانِ بی گناهانی می افتم ,
که جرمشان
دوست داشتنِ پرواز بود !
آنها با لبخند
به زمین می اُفتند ,
و آسمان مثلِ گرگْ زوزه می کشد...
آری ,
دوست داشتن زیباست .
چه باریدنِ نعمت ها از آسمان باشد ,
و چه
پرواز در ت گرگ...
علی رضا عزتی