کجای رازهای نگفته ام جا خوش کرده ای؟
که سازه های وجودم با پس لرزههای یادت فرو می ریزد
غلامحسین افراس
قرارمان آخر هر سال بود!
تو بیایی و من جوان تر شوم!
هنوز تو می آیی و من شکسته تر می شوم!
غلامحسین افراس
تاکنون افتان و خیزان شده ای؟
من سالهاست که افتانم و در حسرت یک خیزش!
غلامحسین افراس
کلاغها برای پریدن بهانه می آورند!
و عقابها
بی محابا اوج می گیرند!
غلامحسین افراس
به گودال عمیق یاد تو نگاه می کنم!
به اولین چاله که می افتم
احساس سبکی مرا پائین تر می برد!!
غلامحسین افراس