خودم را می پاید

خودم را می پاید
زندانبان درونم
و از پشت شیشه ای کدر
سلولهای تنم را تجسس می کند
وای اگر باز مرتکب شعر شوی!!!!!!
آه اگر شعر باز مرا مرتکب شود!
دست از گلویم بر می دارم
گوشه ی اتاق
زنجره ای تقلا می کند
پرده های کبود شب را می کشم
و از سوراخ کلید خودم را تماشا می کنم
من
آخرین مصرع را بر دیوار حک می کند
و خیره می ماند
به لاشه ی زنجره ...


فاطمه کاظمی نورالدین وند