در افق این پنجرهکلاغی در انتظارِ غروب نشستهکه نمیپردسکونسکوتو حالتی , مثلِ یک خوابِ ناشکیباو سهمِ مااز دیدار با عکس آبانتنها یک جملهآه یادش بخیر , روزگارِ ما ..!دکتر محمد ملاکی