ای شه ملک سلامت گو که بیمار کجاست
هر کسی بر سر کاریست بگو گار
کجاست
همه در شهر که دیدم به گردن طوقی
است
آن گروه دریا دل احرار کجاست
همگان می زده و مست و خرابند
در شهر
عرض و مالها چه شد ، حافظ هوشیار
کجاست
چشم ها رسوا گر آن آتش عشقند به
درون
شعله عشق عیان است، پس انکار
کجاست ؟
ای زلیخا که آلوده دامن ، خیانت کردی
قلب تو خانه یوسف ، بوتیفار کجاست
خبر از آمدن خضر به موسی که رسید
او صبوری ز کف داد، عصمت ابرار
کجاست
در بوته محک بوداتش و موسی و آسیه
زبان الکن و فرعون و سر پشت دیوار
کجاست
مسعود پوررنجبر