من هنوز هم فکر می کنم

من هنوز هم فکر می کنم
سپیده اگر می زند
به خاطر پنجره های باز است

به خاطر پیچیدن باد در پرده های تور
به خاطر عطر بهار نارنج که با نسیم می آید تو
به خاطر خواندن پرنده ای روی درختی دور
به خاطر چشمهایی که باز می شوند به روز
به خاطر دلهایی که دل می دهند به نور
به خاطرلبخند ، لبخند ، لبخند
به خاطر آنها که می گویند :
حال من خوب
حال تو خوبِ خوب خوب!

نیکی_فیروزکوهی

می خندد و من متقاعد می شوم

می خندد
و من متقاعد می شوم
جهان در فنجانی قهوه
کنار کسی که دوستش داری، خلاصه می شود


نیکی_فیروزکوهی

و از میان تمامِ آرزو ها

و از میان تمامِ آرزو ها
دردناک ترینش
نخواستن تو در نداشتنِ توست
و کاش
کاش گریزی بود از عمقِ وحشت آورِ این درد
که در تخیلِ عشق
رسیدن چه بروزِ محالی دارد
و در سلوکِ عشق
چه ناعادلانه ‌ست
بودن...
... و غریبانه بودن
و چه غم انگیز
شهوت بی‌ امانِ انگشتانِ من
برای نوازش تلخی‌ دستانِ تو

"نیکی‌ فیروزکوهی"

دستش را بگیر

دستش را بگیر
نوازشش کن
دعوتش کن به یک رقص
حواست باشد
دنیایِ یک زن هیچ وقت خبرت
نمی‌‌ کند!
به مَردی که زبانِ سکوتِ زن را
بفهمد
باید گفت خدا قو
ت...

#نیکی_فیروز_کوهى

گاهی‌ فکر می‌‌کنم د

گاهی‌ فکر می‌‌کنم دنیا با همه عظمتش تا چه اندازه می‌‌تواند حقیر و بی‌ ارزش باشد.
آدم‌ها از بامِ باورِ ما سقوط می‌‌کنند، یکی‌...یکی‌.
و قلب بی‌ آلایش ما، تهی از عشق و اعتماد فرو می‌‌پاشد، زخم خورده، رنجیده، آرام...آرام
نیکی فیروزکوهی