پاییزپشت پنجرهزیر درخت هالم داده و سیب گاز می زندپنجره راست میگفتفصلهافقطرنگ خاطره های ما راعوض میکنندبرگ هابرف هاشکوفه هاجابه جامی شوندوتنهاتنهایی ماست که می ماند...عنایت مقبلی