غزل چشمانت, در نگاهم پیچیدشب طوفان زده ات,به دل من, لرزیدخوابک چشمانم, نم اشکت دزدیددرد را زمزمه کردم تا صبح,صبح,فصل روئیدن بودبا دل تب کردهمن ز نو روئیدمتو ز من روئیدی....اعظم حسنی