چه رنجی استخوابیدن زیر آسمانیکه نه ابر دارد نه باراناز هراس از کلماتهر شب خوابهایآشفته میبینیمبه این جهان آمدهایمکه تماشا کنیمصندلی های فرسوده و رنگ باختهسهم ما شدانتخاب ما مرواریدهای رخشانبوداحمد رضا احمدی