بیار باده که تشویش غم فراوان است
ببین که عکس قمر در پیاله رقصان است
سبک بنوش که درمان درد ما اینجاست
درندهگرگ غم از بوی می هراسان است
بهحکم مستیخیام و لطفکوزهیدهر
بگو که راز ازل تا همیشه پنهان است
ز امتحان خُم کهنهساقیان مگریز
که هرکه مستنگردد, زخودگریزان است
شفای دردِ مگو را ز مدعی مطلب
هرآنکه ناز ورا میکشد پشیمان است
تعصب ازدلخود دوردار و شادان باش
که راه مردمِ آزاد و رسم نیکان است
خموشباش تو(مهدی), چو ابرِ برفانبان
سکوت پاسخ تلخند یاوهگویان است
محمد مهدی کریمی سلیمی