چه تکراری

چه تکراری
من از آنچه تو می‌بینی نمی‌گویم
من از امروز و فردا هم نمی‌گویم
من از چشمان تکراری
که هفتاد سال ... می‌گرید

نمی بینند
من از ایهام می‌گویم

من از، فردی، که بین ما مسلمانان
همیشه رسم
من از اسلام می‌گویم
من از شیطان انسانی
بوقت احرام
چه سنگی جامه بر او نیست
من از هر باور ابهام می‌گویم

من از فرقی که قائل غرب
برای درد صهیون اشک
برای هر فلسطین مرگ
من از این غصه‌‌ی ادغام می‌گویم

چه تکراری


من از این من
من از آن تو
من از هر او
من از ما و شما ایشان
که هر ساعت برنگی رنگ
من از اتهام می‌گویم

من از مردی و حرف مرد می‌گویم
که باروت است غذای گرم
من از اطعام می‌گویم

چه تکراری

چه می‌بینی
جنین و غزه در یک قاب
و مرگ لاله ها در خواب
من از انسان بی‌انجام می‌گویم

من از هر غسل استعمار
من از اقلام استثمار
من از اذهان ناهنجار
من از انصاف بی وجدان
چه تکراری
من از این بغض بی‌اندام می‌گویم

من از جنگ و هزاران لنگ
نمی‌خیزد نَمی از سنگ
و فردا می‌نویسند ننگ
نه بر اجسام
نه بر اجرام
که بر انسان
من از ایتام می‌گویم
چه تکراری
من از پایان بی اتمام می‌گویم
چه تکراری .


ابراهیم آروین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد