سه مرتبه بگو لا

سه مرتبه بگو لا
تا شیطان وجود
پنهان در صحرای ماشینی و پر درد وجود
کوس رسوائی تو را ننوازد.
سایه رنج را از لبان تشنه ات پاک کن
اگر نتوانستی
از درد دلت خواهش کن
تا لحظه ای به گردش برود.
شاید رفت
گم شد در دستمال پر از اشک های اطفال بی سرپرست
و بر نگشت.

درد و رنج های نانوشته
در انبار خیالت انبار شده اند
بگذار دلقک های چشم بسته
کوله بار دردهایت را
که از گذشته دور می آیند
به دریای ابدی نثار کنند.

بکوش در حد نیاز
و بدان که میزان آن
در حد پروانه های جهان است.

حال را دریاب
به گنجشکهای لانه کرده
در جرز دیوار خانه ات لبخند بزن
دلت را خالی کن
تا عشق
به درون جانت
اسباب کشی کند.


دکتر محمد گروکان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد