بچه بودم تا تو را دیدم دلم
لب گزید از تو خجالت میکشید
زندگی تلخ است بی لب های تو
زندگی باید به لب هایت چشید
سرکشی میکردم و دیوانگی
عشق تو .. ما را به این طاعت کشید
دور بودم از تو تا فهمیدم این
قلب بی تو داشت زحمت میکشید
گشتم از دور جهان باطل که باد
در رهِ شمعم حسادت میکشید
بی کسی کارم به طوفان ها سپرد
خستگی کارم به عادت ها کشید
شاهین جوانی