نشسته ایم بر سر تاج روزگار
نهفته ایم در خیال خود
نداشته ها را می جوئیم ، غافل از داشته های خود
اینکه ما هستیم
دست در دست هم
در کوچه پس کوچه های زندگی
چه نیاز است به بندگی
همه داشتن ها و نداشتن ها
می آزارد مرا
عشق را فراموش کرده ایم
و سر گشته به دنبال سراب می گردیم
فرض کن که داریم صد خانه
بی نهایت ثروت و کاشانه
به چه کار آیدت این داشتن ها
گر نجوشد عشق در خانه
دکتر محمد گروکان