تصنیفی از آخرین نت ها
ضربان ،خسته افکار
در عمق حادثه های بی دلیل
و رج زدن های متوالی
در عبوری که عادت ماست ...
مرگ شعرهایم ،فاجعه یست ،بی برهان
آخرین دلهره خاموش
زایش نتی دیگر است
در حصار محدود ،باور ...
(دیگر )محال است در من ،کنترل این آشوب
...تبسم های کهیر زده
قرینه های ،ناامید از تطابق
تنی که مور مور می شود ،حجم این سکوت را ...
فریاد آخرین مهره من بود
که واماند در الفاظ مدارا
دیگر توان ،تلاطمم نیست
باور ،اعتماد ،اعتقاد،دلهره و اندوهم را بردار
بگذر از من وعمق واژه هایم
مشتی آرامش برایم به یادگار بگذار ...
اقبال طاهری