آویخته اند به دیوار محبت
مهر سکوت
در روزنه های این دیوار
پروانه ندارد لانه
هیچ مرغی آواز نمی خواند
حتی هیچ مگسی
حال آهنگ ندارد
می گریزد ز این دیوار
می کند جای دگر خانه
کبو تر ها
که زمانی
بر کنگره دیوار نشسته
نامه عشق به معشوق
به صبا می بردند
نمی جویند سایه این دیوار
لانه عشق به دیواری،
در شهری دگر خواهند برد
که آواز مهر و وفا،
عشق و صفا
از دل آن برخیزد
این دیوار و سایه اش
به چه می ارزد
وقتی در روزنه های آن
گنجشگ ها نمی کنند خانه
همه جا مهر سکوت است
نمی خوانند آواز
نمی جویند دانه
دکتر محمد گروکان