چَشم اندازی به ساحل،
زیر باران بهاری
طعم خوب و ناب بوسه،
از لَبان یک نگاری
می کند دل را اَسیر،
عشق های آشکاری
همچو تیری می رَهَد،
از یک کمان، بحر شکاری
صاحب چشمان سبزی،
بُرده از دل اختیاری
چون زمرد، دشت و جنگل
لطف و مهر کردگاری
عشق باشد با من و تو،
دل بگیرَد اعتباری
روز گار با مستی ما،
بُگذَرَد در هر مداری
حسین یونسی