بگذار در تن تو خو گیرمبدنم بوی تو را میگیردسر به زانوی تو آرام گیردنفسم بند نفسهای تو شدکل من گوش به فرمان تو شدمن پناهنده آغوش تو اممست و دیوانه و مدهوش تو امکامیار علیزاده