ای یکی یکدانه، سرو خوش قد و بالای من
ای پری دلربا ای ماه بی همتای من
بس که با نامت خیابان تا خیابان رفته ام
هر خیابانی صدایت میزند زیبای من
یک نفر از عشق تو تبریز را ریزد به هم
یک نفر از عشق تو مجنون شده لیلای من
آن نفر آری خودم هستم که هستم عاشقت
عاشقت ای نازنین، ای بهترین رویای من
برده ام از یاد دنیا بس که در یاد توام
بس که در فکر توام محبوب خوش سیمای من
هیچ میدانی چرا عمری فراری از شبم؟
چون که بی خورشید، غم دارد شب یلدای من
آری آن خورشید جان افروز تابنده تویی
چون که روشن کرده ای با عشق خود دنیای من
نوری شعرم که در وصف تو میخوانم غزل
این غزل تقدیم تو ای دلبر رعنای من
آرمین نوری