بادکنک از دست کودک رها شد

بادکنک
از دست کودک رها شد
و...
به هوا رفت
کودک با حسرت تمام
دور شدن بادکنک را تماشا می کرد
و من در حسرت دور شدن تو
در ایوان رو به خیابان خانه ام

به ته کوچه ی بن بست، چشم دوخته ام.

حسین احمدپور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد