از یادت دست بر نمی دارد این جان فانی ام
این قلم گنگ و این شعرهای تکراریم
از تو هیچ نمانده برایم جز سوز نهانیم
و سنگینی مشتی برف خاطره روی زندگانیم
من آن کلیه ی گلین کوچک خاطراتم بعد از تو
و تو برفی که می باری و می کِشی به ویرانی ام.
مهرانگیز نوراللهی