غم دوریت چه زود خم کرد پشت ما را
چه چیز حال مرا خوب می کند بگو ، همین حالا
صدای پای تو پیچیده در یاد خاطرات گوش من
مثل سارای من می مانی و دور است ز تو دارا
بیچاره دل دلخوش شده به رویایی
رسوا شده ، در بر گرفته رسوایی اش همه جا را
افتادگان را دستگیری کار خوبان است
کاش دستان مهربان تو بگیرد دست ما را
محمد مهرابی