مرا جنون تو آورده بر سر پیکار

مرا جنون تو آورده بر سر پیکار
به دست تو شده غم، بر سر دلم آوار

کجا شوم که بجویم نشان کویت را
تو رفته ای ، نرود از دلم، تب دلدار

به آسمان نگرم ، رد چشم تو جاری
به هر کجا بروم عطر تو شود بیدار

نه میل من به فراق و نه طاقت دوری
چگونه سر بکنی با غمی چنین دشوار

مگر تمام جهانم ، به نام تو خورده
به اسم تو شده ثبت، این خیال لاکردار

تمام عمر، دلم ، در جدال عقلم بود
که کار روز و شبانم، مدام شد اقرار

به کوچه های خیالت ، گذر کنم هر شب
گلایه های دلم را ، چه کس کنم اظهار؟

نه همدمی به کنارم ، نه میل من به دمی
دمادم دل من با تو می شود هموار

بیا که جان به لب آمد ز رفتنت یارا
مگر به نیم نگاهی ، کنی مرا هوشیار

چو باشی و چو بمانی کنار هر روزم
به گوش جان، بکنم نغمه های دل تکرار



سیمین حیدریان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد