خوردن مِی که حرامست و خطا در دین است
باورش نیز سراغ از ضرری سنگین است
فرصتی نیست چه بهتر که بکوشیم به عیش
پشت پا زد به جهانی که پر از آیین است
شب مستی به دو عالم ندهم دل یا رب
فرض کن گوش پُر از همهمه ی یاسین است
به سوالم که چرا ساقی هر میخانه
شرر هر قدحش بر دل و جان شیرین است؟
درِ میخانه ی ما باز و به شکرانه ی آن
و مراعات قرین هر نفسم تحسین است
چه ملالی که ز تن جان برود چون عمری
تاختم اسب مرادی که به رفتن زین است
عادل پورنادعلی