سخت است«عزیزی»را بخواهی بی‌خبر باشد

سخت است«عزیزی»را بخواهی بی‌خبر باشد

در فکرِ خود دنبال ِ امّا و اگر باشد

با هر که می‌خواهی بگویی حرف قلبت را

در پیش ِ او تنها سلامی مختصر باشد

سخت است که از شرم و خجالت حرف این دل را

هر گونه می‌خواهی بگویی بی ثمر باشد

سخت است خودت سنگ صبور قلب خود باشی

سهمت از این دنیا فقط چشمان ِ تر باشد

سخت است بسوزی در فراقش مثل شمع اما

دنیا بفهمد او نفهمد بی خبر باشد

بد ساختند دنیای ما را راست می‌گفتند

دنیا چرا باید چنین نامعتبر باشد !

ای کاش می‌شد حرف خود را با نگاهی گفت

ای کاش می‌شد سهم من آن یک نفر باشد

«سعید_غمخوار»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد