با تو از دیوارِ شب خواهم گذشت
بی تو در تکرارِ شب خواهم گذشت
چون نباشد روز و شب همراه بخت
نیست این دشوارُ شب خواهم گذشت
حاصلی جز درد و غم در کار نیست
خسته دل از کارِ شب خواهم گذشت
لحظه ها هر لحظه در دستان توست
غرق این افکارُ شب خواهم گذشت
دیده ام سرشار غم ، لبریز اشک
تا سحر بیدارُ شب خواهم گذشت
می فروشد بخت بد، گر سرنوشت
مست از بازارِ شب خواهم گذشت
روی ماهت می شود تصویر چشم
شاد از دیدارُ شب خواهم گذشت
سجاد حقیقی