شب چیره شد روزی که تو از پیش من رفتی
ما یک بدن بودیم و بی من بی بدن رفتی
تا آخر دنیا همیشه عاشقت هستم
این را تو میدانستی و پیمان شکن رفتی
حیرانِ انگورِ تَر شیرازِ چشمِ تو
دیدی خمارم در نبردی تن به تن رفتی
یک مرد تنها را به رویا می بری هر شب
خاتون من ای آنکه با یک سوء ظن رفتی
هر شب تو در خواب منی یا من به خواب تو
از آن شبی که در قضاوت بی سخن رفتی
سرو چمان من اگر میل چمن کردی
بی تاج و تختی چون به غایت از چمن رفتی
عادل پورنادعلی