در دلم غوغاست، از سودای عشق جان و دل
چشم تو شیداست، از دریای عشق
هر چه دارم، نذر چشمان تو باد
هستیام پیداست، از سیمای عشق
آتش عشقت، به جانم شعله زد
در دل برپاست، از گرمای عشق
خندههایت، مرهم جان من است
غم ز دل رسواست، از لبهای عشق
هر کجا باشی، دلم آنجا روان
روح من آنجاست، همآوای عشق
آرمان پیروی