اگر لطفی ز حق آید، دلم آرام میگیرد
جهان با نور مهر او، دگر فرجام میگیرد
ز عشقش ذرهای کافیست که عالم را بیاراید
که هر چه هست و خواهد بود، از او الهام میگیرد
به دریا قطرهای باشد، به خورشید اندکی نور است
که لطف او به هر سو موج بیآرام میگیرد
به هر سجده دلم گوید که بیاو هیچ معنا نیست
که هر دلخستهای از او، شفا و کام میگیرد
بخوان فاضل ز نام او، که در هر لحظه میبینم
دعای بنده را او با دل آرام میگیرد
ابوفاضل اکبری