سخت است که من، عاشق و دیوانه نباشم

سخت است که من، عاشق و دیوانه نباشم
با روی تو در،کعبه و بت خانه نباشم

سوزانده مرا عشق و صد حیف است عزیزم
در آتش عشقت ،پر پروانه نباشم

من می شکنم در خود و غافل ز دلم تو
در خود شکنم ،تا غم کاشانه نباشم

مجنونم و دارم به سرم حسرت لیلا
بی تو که غمیست ،در دل افسانه نباشم

با منطق و عقل و خردم کار نباشد
دیوانه ای ام ،در پی فرزانه نباشم

می می زنم از دور ز جام لب سرخت
در خاطر خویش ،مستم و پیمانه نباشم

شمعم که به اشک آتش دل را بفروشم
دل را چو کسادیست که دیوانه نباشم

ایوب محمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد