کاش می‌توانستم چیزی بگویم

کاش می‌توانستم چیزی بگویم
از این گونۀ خطرناک آدمیت رو به انقراض
در خوابی سرگردان
وحشت‌زده از همه‌چیز
دور از خویش و این جهان
گونه‌ای به دور از انسانیت
غریبه با عشق و رؤیا
نسیمی که دری را گشود
و نجات داد آن آدمهای یگانه در خیال
خیال خوش عشق در وطنی از نسیم و رؤیا...

نجمه پاک باز

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد