یک زن خسته در این خانه دلگیر انگار

یک زن خسته در این خانه دلگیر انگار
شده ناخواسته بر عشق تو زنجیر انگار

زن تنهای غریبی که پر از دلتنگیست
در فراقت شده بازیچه ی تقدیر انگار

باز خاموشی و او محو تماشای سکوت
لحظه‌هایش شده با روح تو تسخیر انگار

در سرش هجمه ای از خاطره های تو هنوز
با خیال تو شده اشک سرازیر انگار

خانه ی خالی از تو چه به روزش آورد
زن شد از حادثه ی عشق زمینگیر انگار


مینا مدیر صانعی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد