شب ها،

شب ها،
در برهنگی های زنانه ام
به خواهش هزار باد پریشان
ریسمانِ آتشین میبندم
بین خودم و خیالت غوغایی برپا میکنم
که تنم را ازچه روبه تنت محتاج کشیدند
آن هنگام که تو در آغوشِِ خیالِ
تردید هایت
طواف میکنی نغمه های
تکیده شده ی جسمم را

لعیاقیاثی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد