انتظارم,,,

انتظارم,,,
بوی سیگارهای زر گرفته...
و روزهای تلخِ نیمه سوخته
میان بغض خاموشت وول می‌خورد.

خط خطی‌های من,
حزن بی‌پایان خانه‌ست!


سعید فلاحی

آی هجاهای خفته در گلو

آی هجاهای خفته در گلو
برای که!
چه وقت؟
شعر می‌شوید...


سعید فلاحی

باوکه‌م ئه‌ور بوو و دایکه‌م واران
منیش مشته‌له داریکی له له‌یلان
یه‌کجار پاراو نبوم له ئه‌وان

پدرم ابر بود و مادرم باران
من هم نهالی کوچک در بیابان
که هرگز سیراب نشدم از آنها...


سعید فلاحی

تو موسی بودی و من بنی‌اسرائیل

تو موسی بودی و من بنی‌اسرائیل
دقیقه به دقیقه بهانه‌ات را می‌گرفتم.

سعید فلاحی

من همان شاخه‌ی خشک‌ام

پژەپۆ ئیشکه‌م
تێکشکاوم له دارم
دیتر نیمه
له ڕەت
پژاڵ به‌سته‌نه‌و!

من همان شاخه‌ی خشک‌ام
شکسته ز تن درخت،
دِگرم نیست در اندیشه جوانه زدنی...

سعید فلاحی