می‌بوسمت

می‌بوسمت
می‌بینم از هوشم
گنجشک‌ها پرواز می‌کنند...

محمدرضانعمت پور

دستم را

دستم را
هر کجای این ثانیه‌ها، که می‌گذارم
تو را می‌بینم...

محمدرضانعمت پور

می‌روم!

می‌روم!
من
با چمدانی از خاطره‌ها و بوسه‌ها می‌روم
و تو را فراموش می‌کنم
آه
در فصل پنجم عشق
چرا این همه زخم‌ را
می‌بوسم…


محمدرضانعمت پور