درمکتب این عشق اگر پیر شدیم
پابند زمانیم وزمین گیر شدیم
ما زخمی عشقیم که درراه عبور
از قله ی احساس ، سرازیر شدیم
باقافله ی عشق به صحرا رفتیم
مجنون چه بودیم که تحقیر شدیم
آه از تب این زخم که مارا سوزاند
آن روز که بر سفره نمک گیرشدیم
اینجا به خدا روح مسیح است که ما
تن سوخته برصلیب زنجیر شدیم
با دیدهی امید ، به رویا رفتیم
درخواب چه دیدیم وچه تعبیر شدیم
این قسمت مانیست اگر بی تابیم
ما بسته به پیشانی تقدیر شدیم
زهراسادات احمدی