سخت است بی تو سپیده مواظبم باش

سخت است بی تو سپیده مواظبم باش
خورشید رسید و بیا تو هم موافقم باش
دستی بکش به سرم و به اندیشه ها ببر
آنجا  قصری را درست کن  و مراقبم باش
هرگز سیر نمی شوم از روی زیبای تو من
دستم بگیر و بمان تو کمی از دقایقم باش
دانی که فرزندعشقم و محبت طالب کنم
بستند دستم را تو بمان اهل علایقم باش
شاعر نزاییده شدم و تو مرا شاعرم کردی
عشق آمد و گفت بیا توهم مناسبم باش
معشوق توهستی ومن عاشق سوخته ام
تاریخ راعوض میکنم تو هم مطالبم باش
نرگس تویی که به هرگلی لایقتر تر شدی
پاییز شدو بیا تو هم نرگس خرانقم باش
عطری که توداری پیداست کجاگرفته ای
میبوسمت گلی راکه شرح عواطفم  باش
ای جعفری بخوان که کشتندظالمان شهر
مهلایی بمردو تو هم ازدرد سوابقم باش
خونی که ریخته شد به ناحق یحیی بود
یحیی کجا شدی که فصل شقایقم باش

علی جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد