تلفیق چشمت با تِمِ در یا چه رویایی ست

تلفیق چشمت با تِمِ در یا چه رویایی ست
تطبیق گیسویت به امواجش تماشایی ست

اما بلندای شب یلدا و گیسویت به هم مانند
دارد شباهتهای بسیاری و کم ، مانند

من در حصار دست تو مدهوش کامل
تو د ر نسار دست من با هوش وعاقل

این رسم عاشق بودن دنیای آدم هاست
دل دادن دل پس ندادن های آنهاست

من با بلوغ آرزو هم پای عشقم
توبا نبوغ گفتگو شیدای عشقم

ناز تو را گسترده تر از پیش میخواهم
من عشق را دیوانه ترازخویش،میخواهم

برروی پیشانی که مهر عشق حک ست
دنیا شرافت های عاشق را محک ست

بر روی پیشانی که مُهر عشق خوردست
یعنی که دین و دیده ودل از تو بردست

من در کنار قبله ات وقت تماشا
قامت نمیبندم مگر مست تماشا

حال دلم خوب ست وقتی در نیازم
حال دلت خوب است وقتی سر ببازم

حالا من تو عاشق و دیوانه هستیم
مجنون ولیلی همنوا و بت پرستیم


محمدتوکلی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد