کاش مرا خانه ای بود در جوار خانه ات ای دوست
هر روز سلام می کردم به مرقدت ای دوست
کاش صبح و شام چشمم به نگاه گنبدت می دوخت
کاش قلبم در حسرت کلام زیبای تو می سوخت
راه دراز است و دست من کوتاه ز زیارت تو
فکرم همیشه متحیر ز شرافت تو
ستاره ای که دوست و دشمن را روشنی بخشی
به خدا علی نمی میری در قلب ها می مانی می درخشی
اعظم آلاله