فکر تو، روشنی شبای خیالم

فکر تو، روشنی شبای خیالم
اسم تو، قافیه ی ترانه هامه
من تو رو زمزمه میکنم مدام
آرزوی دیدنت، دنیامه

دلم میخواد پرنده باشم اما
اسیر قفس عشق، بمونم
بدون پر، بدون بال، حتی
برای تو بازم از تو بخونم

عطری که پیچیده توی نفسام
از هوای نفس تو اومده
خاطرات بوسه ای با طعم جان
کی میتونه بگه این مستی بده؟

شعله و پروانه و شمع، رفیقند
قلب شیشه ای عاشق چرا؟
دل من اهل سوختن نیست
واسه عشق تو ولی هست چرا

میسوزم، اما میسازم برات
خونه ای از آجرای انتظار
قفل این خونه یروزی وا میشه
اشکایی که میریزن بی اختیار

ماه من باشو بیا جانانم باش
یار من باشو بیا مستانه با من باش
خاطره بازی برای من بسه
سبز ماندم، تا حضورت برسه


نادیا صباحی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد