کی گفته درباران رَوی،در مَه به کوهستان رَوی
در جنگلی بیجان روی ، در باد و درطوفان رَوی
کی گفته بهر مردمان ، از بهر این ایرانمان
خدمت کنی با عشق وجان،هم آن ره یزدان رَوی
کی گفته خدمتها کنی ، در قلب مردم جا کنی
با شوق آن مولا کنی ، خود را فدا بی جان رَوی
کی گفته از جان بگذری ، خود را زنی بر هر دَری
تا کار این مردم ز دَم ، آسان کنی آسان رَوی
بودی تو آن خادم رضا ، هر خدمتی بهر خدا
هم مردمان با وفا ، تا سوی آن جانان رَوی
ای عاشق ایران زمین ، دادی تو جانت نازنین
گشتی شهیدی مرد دین، تا راه آن مستان رَوی
شد خیر راهت عاقبت ، در راه خدمت بر وطن
دنیا بشد گریان تو را ، ما غم به دل ، خندان رَوی
فاتح به دنیا گشته ای،عقبای خود را کِشته ای
نامی نکو را هِشته ای ، کی گفته بود اینسان رَوی؟.
با درود خداوند به شهیدان وطن .
ولی اله فتحی