میگفت ای کوفیان
بیزارم از یزیدیان
از خدایی که میگویند
دین و راهی که میگویند
منبر و محرابهای شیطانی
ظلم های آشکار و پنهانی
جهل و تعصب عالمان
چاپلوسی و غلو مداحان
واعظان گریان بی عمل
دنیا پرستان مکار دغل
ولی گوشی شنوا نبود
سرش بالای نیزه بود
میتاختند بسوی شام
برای جایزه و پست و مقام
جواد صفری