یادت افتادن و روی تو ندیدن سخت است

یادت افتادن و روی تو ندیدن سخت است
از شرنگ غم عشقت نچشیدن سخت است

جاده در جاده به دنبال تو می گردم و باز
مثل یک ذره به پایت ترسیدن سخت است


عمر اگر مانده به امید وصالت خوب است
تو نیایی خبر از تو نشنیدن سخت است

نو بهاری و پر از برکت و لطف و کرمی
فصل گل باشد و گل با تو نچیدن سخت است

می وزد رایحه ی سوسن و آلاله و  یاس
بی تو هنگام سحر جامه دریدن سخت است

گوشه ی چشم تو را دیدن و دیوانه شدن
پای از این غمزه مستانه کشیدن سخت است

طره موی تو در باد و دلم در تب و تاب
دست ما تا سرزلفت نرسیدن سخت است

کفتر جلد تو ام ای همه مهر و صفا
از لب بام تو دردانه پریدن سخت است

علی معصومی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد