گل معطر می کندلب های خندان تورا
عشق خوشبو میکندموی پریشان تورا
گیسویت را عطر نیلو فر بزن خوش بو ترس ست
بوی نرگس میچکد با غمزه مژگان تورا
تا تب لبخند من روی لبت گل میکند
می وزد در خاطرم گلخند شادان تورا
روی ایوانت کنار پنجره گل کاشتم
داخل گلدان قرمز ، رنگ دامان تورا
چشمه حسرت میان سینه ام جوشیده است
مثل افسوسی که افسون کرده جیران تورا
هر چه غم در پشت اشکت کرده ای پنهان بگو
تا نگیرد غم دگر چاک گریبان تورا
تا غزل با شاه بیت چشم تو همسو شو
شعر من عریان بگویدناز چشمان تورا
محمد توکلی