صدا کردم تو رو امروز و فردا

صدا کردم تو رو امروز و فردا
تو رو فریاد زدم تا ته دریا
نوشتم اسمتو رو بوم قلبم
بهش بوسه زدم هر لحظه هر دم
به دنبال فقط یه گوشه چشمت
به دنبال دستات بردیم بهشتت
میام دنبال تو هر جا که باشی
منو حتی نخوای از من جدا شی
میام پیش دسات هر جا و هر جا
پیاده میگذرم صحرا به صحرا
قسم میدم تو رو جون کسی که
به جون قلب خونین اونی که
شب و روز از غم دوریت می سوزه
مثه شمع آب میشه پاتو می بوسه
به جون اون کسی که یک دم از تو
یه دم از فکر تو از غصه ی تو
نبود آروم نبود آسوده خاطر
نشد یک شب بخوابه بی مخاطر
نشد یک شب نریزه اشک دوری
همون کس که می گفتنش،صبوری
نشد یک شب نگات رو دل نشینه
نشد تصویر دستاتو نبینه
به جون اون که تو رو می پرسته
به جون اون که دلتنگه و خسته
به جون من اگه واست عزیزم
منی که بی تو و عشقت مریضم
بهم قولی بده هر چند می دونم
تو صد بار قول دادی بازم می دونم
می خوام باز قول بدی دوستم می داری
که دستت رو توی دستم میزاری
می خوام بم قول بدی عاشق می مونی
همیشه قصه ی عشقو می خونی
می خوام بم قول بدی هستی کنارم
تا من آسمونو واست بیارم
می خوام با من باشی تو شادی و غم
با من که بد جوری مستو خرابم

احمد فیاض

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد